یک ساله شدی مانی....
چقدر زود.... این یک سال به شدت سخت گذشت.... عجیب و غمدار .... و این وجود نازنین تو بود که قابل تحملش کرد.... و من به خاطر بودنت توی تک تک روزهای این سال لعنتی از تو ممنونم پسرم.
روزهامو پر کردی و شب هامو قشنگ .... ذهنم رو به نسبت خیلی چیزها تغییر دادی .... اولیت های زندگی مو عوض کردی ... قبلا ها دوست داشتم بعد از به دنیا اومدنت باز هم برگردم سر کار و یک مادر شاغل باشم چون فکر می کردم مادر های خانه دار ادم های کسل کننده ای هستن .... حالا حاضرم کسل کننده ترین ادم روی زمین باشم و هیچ کس حتی دلش نخواد جواب سلامم رو بده ولی صبح ها کنارت بخوابم تا تو بیدارم کنی .... قبلا ها خیلی ها رو پیش خودم قضاوت می کردم که چه مادر بی فکری.... چه تربیت بدی ... چه بچه ی کثیفی .... ولی حالا خودم از خیلی هاشون بدترم ولی عین خیالم نیست... چون دوست دارم خودت یادبگیری.... خودت تجربه کنی... و بهای این ها به خیال مردم مادر بی فکر شدنه .... بگذریم.... بذار از خودت بگم...
الان سه تا دندون داری... دو تا پایین و یه دونه بالا ... البته در اصل پنج تا چون دوتای دیگه اش نصفه نیمه در اومده... ولی وقتی می خندی بامزه می شی خیلی.... صدای هلی کوپتر در میاری می گی بوووووو .... ادای ماهی و موش هم در میاری.... من از همه بیشتر موش شدنت رو دوست دارم.... یه وقتایی رای ات باشه بابا و ماما هم می گی .... لبه ها رو می گیری و بلند و می شی و با کمک اونا چند قدم بر می داری.... دیگه کم کم باید راه بری ولی خیالت راحت پسرم من اصلا عجله ندارم... تا هر وقت خواستی همین جوری باش... چند روزی هم هست می ری روی میز.... خودت تنهایی.... تو خیلی قوی و شجاع هستی پسرم... خیلی
بیشترین کلمه ای که در طول روز می گی اینه ( اپ ap ) به فتح الف و سکون پ .... کلا واسه همه چی همینو می گی.... فکر کنم یعنی چه باحال ! چون هرکی بیاد ... هرکی بره.... هرچی بشه ... هر شکلکی برات در بیارم ....تو فقط می گی اپ .. اره به نظرم می گی:چه باحال .... راستی به به هم می گی... وقت ماست خوردن سرتو به چپ و راست تکون می دی و می گی ب ب ...البته منظورت به به هست .... خودم می دونم....
خلاصه پسرم تو خیلی نازی... خیلی هم شیطون شدی .... و چشمات و موهای نا مرتبت خیلی قشنگه....
من مامانتم تا همیشه ..... من روز به روز و سال به سال کنارت می مونم تا بزرگ بشی.... تا مرد بشی .... تا یه روز وقتی غذاتو گذاشتم روی میز با یه صدای مردونه بگی چه باحال !
تولدت مبارک پسرم ....
ای جونو دلمممممممم به این تولد مادرانه ی زیبا


وای مهربان الان زبونم الکن بود بدترم شده باخوندن این پستت....بذار اول حسابی حال این پستتو ببرم بعدن باز میا چندتا کامنت خوشگل موشگل تولدانه برای مانی عزیزم میذارم....
دوستتون دارم و هزاران بار میگم تولد این مرد کوچک مبارکااااااااااا
ای جونو دلمممممممم به این تولد مادرانه ی زیبا


وای مهربان الان زبونم الکن بود بدترم شده باخوندن این پستت....بذار اول حسابی حال این پستتو ببرم بعدن باز میا چندتا کامنت خوشگل موشگل تولدانه برای مانی عزیزم میذارم....
دوستتون دارم و هزاران بار میگم تولد این مرد کوچک مبارکااااااااااا
وای وای مهربان عزیز چیکار کردی


چه پست محشزی نوشتی... اشک به چشمم آورد ... مادر بودن چقدر خوبه ... چقدر بهت میاد مامان بودن، مادر یه پسر بودن...
تو و بابک محشرین... خدا بهتون ببخشه مانی عزیزو...
هزار بار تولدش مبارک باشه و ایشالله به همه ی اونچه که براش دوست دارین و خودش دوست داره برسه...
خدا حفظتون کنه برای هم و بهترینا نصیبتون بشه انشالله
" حالا حاضرم کسل کننده ترین ادم روی زمین باشم و هیچ کس حتی دلش نخواد جواب سلامم رو بده ولی صبح ها کنارت بخوابم تا تو بیدارم کنی"
این جمله خود خود مادر بودنه... این بچه چیه مگه که انقد آدم دلش میخواد و نمیخواد یا نمیتونه یا نمیدونم اصلا هیچی
این پست بدجور منو احساساتی کرده
تولدش مبارک. ایشالا زیر سایه پدر مادر قد بکشه و بالنده بشه.
تولدت مبارک مانی...
شاید احساسی ترین پستی بود که تا الان ازت خونده ام مهربان...



این تولد رو باید به تو تبریک گفت، باید به پدرش تبریک گفت، که با پشت سر گذاشتن یک سال سخت، مثل کوه در کنار فرزندشون بودن...
یک ساله شدنت مبارک مانی عزیزم... عزیز دل ِ دلی...
مانی توی این یک سال که اتفاقات زیادی افتاد، تو انرژی خانواده ات بودی و هستی تا همیشه. پسرک خوشگل و نازم برات از خدای بزرگ بهترین ها رو میخوام. امیدوارم همیشه در کنار مامان و بابای نازنینت سلامت باشی و شاد... دلت قرص باشه به وجود پرمهرشون و لحظه لحظه ی زندگی خوش بگذره بهت نازنینم...
تولدت مبارک اتفاق قشنگ زندگی مامان و بابا...

تولدت مبارک مانی عزیز...
تولدت مبارک مرد...
تولدت مبارک اتفاق شیرین و به یادماندنی بلاگستان...
تولدت مبارک..
الهی که در کنار مامان مهربان عزیز و بابا بابک بزرگوار روزهای خوش و شاد و قشنگی رو سپری کنی...
جااان دلم
جان دلم مهربان عزیزم. مامان قشنگ ِ مانی دوست داشتنی
چقدر قشنگ و از دل برآمده است این تولدنامه ات. آدم حظ میکند از خواندن کلمه کلمه اش
تولد مانی عزیز به تو و بابک مبارک باشد
الهی همینطور که در این یکسال گذشته با وجود نازنینش سختی های زندگی را برایتان تحمل پذیرتر کرد؛ تا همیشه در کنارتان باشد و سایه تان روی سرش و شاهد بالیدن و به ثمر رسیدنش باشید
تولدت مبارک مانی
تولد مانی مبارک مامان مانی
تولد مانی مبارک بابای مانی
ایام همیشه به کامتان
شاد باشید
عزییییییییییییییییزم... مهربان این بهترین پستی بود که تا حالا ازت خوندم... چقدر خوب بود و هر چند عجیب نیست، اما چشمام پر از اشک شد.
امیدوارم که سال های سال در کنار مانی و بابک خوشحال و شاد و سلامت باشین.
تولد مانی عزیزم مبارک
پسرک زیبا رو تولت مبارک. ایشالا سایه ی مامان و بابا همیشه رو سرت باشه و در کنارشون لحظه ها رو به شادی بگذرونی...
فقط یک مادرِ که به این زیبایی می تونه در مورد فرزندش عاشقانه بنویسه
شاید باورت نشه
شاید مسخره و خالی بندی به نظرت بیاد
ولی دیروز یادم افتاد که فردا تولد مانی
و منتظر پست های جالب از شما مادر و پدر بودم
صبح وقتی داشتم می رفتم سرکار وقتی پامو از اسانسور خاون گذشته بیرون اولین چیزی که یادم افتاد این بود که امروز 13 خرداده و مانی یک ساله شد
قند تو دلم اب کردن
خودم از حرکت خودم تعجب کرده بودم
الهی همیشه لبتون خندون باشه
در پناه خالق نیلوفرها مهربان و شکیبا بمانید
امروز بعد از اینستاگرام و فیس/بوق و اس ام اس اینجا چهارمین جایی هست که تولد مانی جونم رو تبریک میگم.

فک کنم هیشکی به اندازه من ذوق مرگ نشده از تولد مانی (البته دلائلش کاملا واضح و مبرهنه) هررررررررر
ایشاالله 120 سالگیش. هر چند اون موقع من نیستم ولی یادتون باشه بهش بگید که من از یک سالگیش یاد 120 سالگیش بودما
مهربان جون مطمئن باش مانی با احساس ترین پسر دنیا میشه برات. بازم تولدش مبارک و سایه شماها بالای سرش باشه تا همیشه
وای یاد پارسال افتادم. وقتی که مثل هرروز رفتم که یه سری به جوگیریات بزنم و با "بابا شدم" درشت و بولد بابک خان روبرو شدم، اشک تو چشمام جمع شد و تا بعداز ظهر هی میومدم جوگیریات تا بالاخره عکس نازش رو تو وبلاگ الهه دیدم.
تولدت مبارک مانی عزیزم. ایشالا که 120 ساله بشی زیر سایه پدر و مادر نازنینت.
...مانی ِ شیرین عسلمون خداروشکر چیزی کم نداره...چون یه مادر و پدر پرازاحساس و مهربون و در عین حال فهمیده داره که از دل و جون عاشقش ان...


..این کلمات قشنگ خیلی خوشحالم کرد.."..اولیت های زندگی مو عوض کردی، قبلها دوست داشتم بعد از به دنیا اومدنت باز هم برگردم سر کار و یک مادر شاغل باشم چون فکر می کردم مادر های خانه دار ادم های کسل کننده ای هستن .... حالا حاضرم کسل کننده ترین ادم روی زمین باشم و هیچ کس حتی دلش نخواد جواب سلامم رو بده ولی صبح ها کنارت بخوابم تا تو بیدارم کنی ".....
تولدت مانی اسحاقی خوشگل مبااااارک..
عزیزززززم مانی یادته تو نامه گفته بودم یه مامان خلاق و یه بابای مهربون داری؟
یادته عمه ای؟
عمه ای یه سالت شد و من تو رو هنوز ندیدم:((
الهی دورت بگردم تولدت مبارک
به باباییت هم بگو یه پست واسه تولدت بنویسه
راستی عمه ای خونه ی جدید مبارک
سلام
یه صحنه رو در نظر بگیر...
فکر کن تو این پست رو با زبون برای من تعریف کردی
و من هر چی میخوام یه چیزی بگم نه میتونم نه بلدم
بغض هم دلیل دیگه ایه که دیگه همه چی دست به دست هم میده تا بگم:
لکنت گرفتم از اینهمه احساسِ ناب مادرانه
تولد پسر قشنگت مبارک عزیزدل
خیلی خوب بود مهربان ... خیلی چسبید ...
خدا برای هم حفظتون کنه سااااالهای سال ...
مانی جون ، یکسالگیت مبارک ،مانی جون نمیدونم وقتی خوندن و نوشتن یاد بگیری ،بیای اینجا اینا رو بخونی یا نه، با اینحال من برایت آرزوی سالیانی پر از موفقیت و سر بلندی میکنم در کنار مهربان و بابک (مامان و بابای عزیزت) .
تک تک کلمات این پست بوی مادرانه های عاشقانه میداد...
مانی عزیزم،بابت داشتن همچین پدر و مادر بی نظیری همیشه شکر گذار خدا باش...
تولدت مبارک فرشته زمینی امیدوارم تک تک ثانیه های عمرت لبت خندان و دلت آرام و سایه پدر و مادرت مستدام باشد
جونم جونم جونم بهترین مامان نوشت تمام دنیا بود.
تولدش مبارک.
روزهاتون همیشه شیرین و شیشه ای و شاد و رنگی رنگی.
شاد باشید تا همیشه.
مامان شدنت مبارک مهربان ...

تولدت مبارک مانی ...
تولدت مبارک مانی عزیز
تولدت مبارک مانی عزیز
ایشااله یه روزی برسه خودت اینجا پست بابا شدنت رو بذاری
چه زیبا ...چه مادرانه!
امیدوارم خوشبختی مهمان همیشگی خونتون باشه...
مانی جان تولدت مبارک عزیزم....
چه حس خوبی...
ایشالا سایه تون بالای سرش باشه.
خوشبخت بشه مانی.
پستت خیلی شیرین بود مهربان
با توصیفاتی که کردی ذووووق اومد به چهره ام
الهی بگردم..ب ب..بووووو..بابا ماما
امروز بانو نوشته بود دخترش ( که سیزده ماهه اس) اولین جمله رو گفته.. آب بده!
قبلا فقط میگفته آب!
چقد اینا لذت بخشه!
تولد مانی جانم مبارک
خونواده سه نفرتون شااااد و سلاااامت ♡
میدونی مهربان...با به دنیا اومدن مانی، با مادر شدنت، زیباتر شدی...این رو اون روز توی بیمارستان بهت گفتم که خوشگلترین مامانی هستی که دیدم...فکر کردی تعریف میکنم ازت و تعارفه...ولی قسم میخورم که من یه چیزی اون روز توی نگاهت دیدم، یه حسی که نمیتونم توصیفش کنم...با اینکه به قول خودت اون روز به خاطر استرس و درد حس مادرانگیت زیاد گل نکرده بود...اما چشمات همهٔ حسی رو که باید میداشت، داشت...و درست از روزی که مامان شدی من یه جور عجیب و غریبی دوستت دارم که نمیتونم توصیفش کنم...فکر کنم خودت حسش کرده باشی...توضیح دادنی نیست که این چیزا...فقط میتونم بگم وقتی اسمت میاد، چشمات تو اون روز قشنگ میاد تو نظرم و تمام لبم پر از لبخند میشه...مامان بودن بهت میاد...الهی که همیشه سایه ت بالای سر پسر قند عسلت باشه...و مطمئنم یه روز این رو از مانی هم میشنوی که خوشگلترین مامان دنیایی...
تولد گل پسرت مبارک
تولد گل پسرتون مبارک.ایشااله سالهای سال کنار هم شاد و سلامت باشید.
از عالی ترین مادرانه هایی که خونده بودم ....
یه بار از بهار رهنما شنیدم که میگفت که مامان پریا بودن رو خیلی دوست داره و بهترین چیزی که صداش میکنند مامان پریاست. راست میگه مهربان وقتی به هر دلیلی به مهد دیانا تلفن میکنم و بعد از سلام و حوالپرسی میگم مامان دیانام حس خوبی بهم دست میده این مامان دیانا بودن و عنوانش کردن.
مامان مانی وجود نازنینت برقرار و الهی که کنار پسر گل و همسر مهربانت سالهای سال رو به شادی سپری کنید عزیزم.
باز هم مبارک باشه یکسالگیش
سلام

مادر شدنتون مبارک مهربان بانو
پدر شدنتون مبارک جناب اسحاقی
" مانی عزیز تولدت مبارک "
ان شاء الله عمر با عزت و با برکت داشته باشی مانی جان، زیر سایه پدر و مادر عزیزت
مانی جان تولد یک سالگیت مبارک
مهربان و بابک عزیز اولین سالگرد مامان بابا شدنتون مبارک
سایه تون همیشه رو سر مانی مستدام
قلم خوب مهربان بانو + احساس قشنگ مادرانه ش = معرکه



.
تولدت مبارک مانی خان..
..
دنیا دنیا آرزوی خوب و روزهای پر از شادی و موفقیت
خدا واستون حفظش کنه مانی دوست داشتنی و عزیز رو...
تولدت مبارک مانی جان...
تولدش مبارک:)
تولدت مبارک مانی نازنین
اخه من الان چی بگم
از بابک که اینجا تو وب مانی
تبریک یک سالگیش رو ننوشته
و تشکر کنم از شما که اینجا نوشتین
بابک اسحاقی
کجایی رفیق
بزار تو این پست حداقل تو کامنتاش یه نوشته ای ازت ثبت شه
مانی جان
سیو چش ریکا
خیلی دوست دارم
تولد گل پسرتون مبارک بانووووووو:-D:-D:-):-) انشالله که همیشه موفق و سربلند و خوشبخت باشه این عشق من و تمام مراحل زنگی و با موفقیت و ارامش بگذرونه زیر سایه ی پر مهر شما<3<3<3:-:-)*:-*:-*:-*
تولدت مبارک مانی عزیز
زنده باشی و سربلند
"من مامانتم تا همیشه ..... من روز به روز و سال به سال کنارت می مونم تا بزرگ بشی.... تا مرد بشی .... تا یه روز وقتی غذاتو گذاشتم روی میز با یه صدای مردونه بگی چه باحال !"
مامان جان تولدت پسر تو دل برویت مبارک.
شک ندارم مانی هم شبیه تو و پدرش میشه..خوش قلم و خوش فکر..
چه حس عجیبی دارد اینکه منتظر باشم چند سال بگذره و ببینم مانی توی انشای دبستانش..دفتر خاطرات دبیرستانش..و نوشته های مردانه ی روزگار جوانی اش از مادر بی نظیرش و پدر مهربانش چگونه مینویسد..
مانی جان، تبریک میگم یک سالگی ات را..بودنت را..و داشتن چنین پدر و مادری را...تولدت مبارک.
+ جدا از شیرینی اش، خیلی خیلی خوب بود این پستت رفیق. ممنون مهربان جان.
تولد گل پسرتون مبارک باشه ؛ ان شاءالله با چشمای خودتون بزرگ شدنش رو ببینید و همیشه هم بگه : چه باحال .
خیلی خوب بود مهربان جان، یه مادرانه ی عاشقانه و دل نشین. خدا حفظ کنه براتون این پسر گل و دوست داشتنی رو
خوش به حال مانی که همچین پدر و مادر با احساس و خوش ذوقی داره
تولدش مبارک عزیزم
براتون بهترین ارزوها رو دارم
تولدت مبارک مانی جان ایشالله همیشه دلت شاد ولبت خندون باشه
مادر شدن،پدر شدن،دایی و خاله شدن و خیلی از نسبت های دیگری که ما با دیگران داریم،البته گمان می کنم، به سخن در آمدن نباشند؛ به یک معنا حق مطلب در مورد زیبایی - و گهگاه سختی هایش - به قلم نیاید، در هر صورت ما با توجه به تجربه های خودمان سعی می کنیم زیبایی حس شما را هم دریابیم.
تولد مانی مبارک، امید وارم مدت های مدید هم او برای شما، و هم شما برای او سالم و سلامت باشید.
سلام
عزیــــــــزم...
این گل ما چقـــــــــدر شیرینه. از دیدن عکسش هم قند تو دلم آب میشه. خدا حفظش کنه.
تولدشم مبارک و انشالله شاد و سرحال شمع صد تا تولد دیگه رو فوت کنه.
آخ که چقد بچه شیرینه. خدا به همه پدر و مادرهای منتظر این نعمت عزیز رو عطا کنه انشالله.
مبارکت باشه مرد کوچک.
عشقتون ماندگار...چقدر قشنگه مادرانگی که همه وجود آدم رو تسخیر کنه...تولد گل پسرتون مبارک
سلام مانی
این اولین جام جهانی ای هست که تو داری تجربه اش میکنی. خیلی جالبه که اولین دوره جام جهانی زندگیت با یک سالگیت همزمانه... نمیدونم وقتی درک درستی از فوتبال و جام جهانی پیدا کنی آیا ما هنوز هم باهم دوست هستیم یا نه، اما دلم میخواد وقتی متوجه شدی جام جهانی چیه و تونستی تیم محبوبت رو انتخاب کنی، منم بیام تیم مقابلت رو انتخاب کنم و با هم حسابی کل کل کنیم. تو پسر باهوشی هستی، این رو میشه از نگاه های کنجکاو و هشیارت به راحتی فهمید. میدونم تیمی که انتخاب میکنی حتما برتر از تیم انتخابیه منه , و حتما من بازنده میشم اما به سر به سر گذاشتن با تو میارزه...