نامه هایی به ( باران )

نامه هایی به ( باران )

اینجا برای پسرهایم می نویسم
نامه هایی به ( باران )

نامه هایی به ( باران )

اینجا برای پسرهایم می نویسم

قلک

وقتی مانی به دنیا آمد یکی از دوستان خوب وبلاگی پیشنهاد کرد که برایش بیمه عمر و سرمایه گذاری باز کنم . محبت کرد و قسط اول را هم خودش به عنوان هدیه تولد پرداخت کرد .


اینکه آدم دوستان بیمه ای داشته باشد یک بدی دارد و یک عالمه خوبی

بدیش اینست که ناچاری با هر کدامشان یک قرار داد ببندی

مثلا من خودم دو تا بیمه عمر دارم در دفتر دو تا از دوستان وبلاگی که دفتر بیمه دارند

و بیمه عمر مانی هم در دفتر بیمه یکی دیگر از دوستان وبلاگی ثبت شده است

و با این اوضاع خراب بیکاری و بی پولی اول هر ماه باید کلی پول بریزم به حساب بیمه های عمر

که خیلی سخت است و زور دارد


اما جدا از شوخی بیمه فرهنگ بسیار خوبیست

یکجور پیش بینی آینده

یکجور حس اطمینان برای روزهای خیلی سخت تر از اینروزها

و به امید خدا وقتی تو هم به دنیا بیایی یکی از همین بیمه نامه ها برایت خواهم خرید پسر عزیزم

قسمت خوبش همینجاست

اوایل هر ماه وقتی می نشینم پای نت و قسط ها و بدهی ها را واریز می کنم

نگاهی هم می اندازم به صورتحساب بیمه ها

و حساب می کنم که الان چقدر پول توی حسابتان هست

و سال بعد و سال بعدش و سال بعدترش چقدر


فکر می کنم به اینکه اگر به هر دلیلی من زنده نباشم بیمه عمر من هم هرچند مبلغش خیلی زیاد نیست

اما کار راه انداز خواهد بود و مجبور نیستید جلوی کسی دست دراز کنید

و بیمه های خودتان هم هست

و وقتی تو و مانی 20 ساله شدید

یک پول گردن کلفت به دستتان می رسد

که می توانید با آن هرچه دوست داشته باشید بخرید

چه می دانم هزینه ازدواج یا خرید ماشین یا ادامه تحصیل در دانشگاه

این چیزها خیالم را خیلی راحت می کند .


خب این حس خیلی خوبی است

که من هر ماه با وجود گرفتاری مالی که دارم

مثل بچگی سکه هایم را بیاندازم توی یک قلک گلی

به این امید که یکروز موقع گرفتاری و مشکل

یکروز که قدیمی ها به آن می گفتند روز مبادا

چه باشم یا نباشم

تو و مانی قلک هایتان را می شکنید

و از دیدن یک عالمه پول داخلش

چشمهایتان از خوشحالی برق می زند ...





نظرات 11 + ارسال نظر
مگهان شنبه 6 دی‌ماه سال 1393 ساعت 03:52 http://meghan.blogsky.com

هیچ وقت با بیمه ی عمر ارتباط برقرار نکردم : (
غصه م میشه فکر کنم مامان یا بابام به این فکر کنن که اگه نباشن یه پولی بیاد دستمون...
هردو می خواستن بیمه کنن خودشونو... من نذاشتم : (
...
خدا بچه ها رو نگه داره انشالله. .. آمین

ممنون

الیزا شنبه 6 دی‌ماه سال 1393 ساعت 09:49

واسه چی مانی و فرزند جدید رو به دنیا میاری وقتی میدونی ممکنه ور اینده بمیری و تنهاشون بذاری
جای خالی پدر رو پولی ک پدر جا میذاره پر نمی کنه
هررررگز پر نمی کنه.... فکر می کنم اینو خیلی خوب بدونین

مطمئنا جای خالی پدر با پول پر نمیشه
مرگ حقیقته و نمیشه ازش فرار کرد
باید بهش فکر کرد ولی دلیل این حرفم اینم نبود که قصد مردن دارم
فقط احتمالبات رو در نظر می گیرم
اینکه ما بچه نیاریم چون ممکنه بمیریم
مثل ایه که از خونه بیرون نریم چون ممکنه تصادف کنیم

سپیده شنبه 6 دی‌ماه سال 1393 ساعت 10:15 http://deteri.blogfa.com

ایییییییییییییییییی جونم :* مانی جونم داداشی دار می شه به سلامتی ایشالله :)

مرسی

جعفری نژاد شنبه 6 دی‌ماه سال 1393 ساعت 10:23

غلط کردی زنده نباشی

مگه دست خودته نکبت :-)

والا به خدا... ای شیکااااارم از این حرفا، اونم اول هفته.

جعفری نژاد شنبه 6 دی‌ماه سال 1393 ساعت 10:28

راستی یه چیزی
من شنیدم بیمه ی عمر رو اگه به صورت سالیانه، یعنی یک جا پرداخت کنی مفید فایده تره و سود بیشتری هم بهش تعلق می گیره. منم دنبالش بودم اخه. ولی عمرن خیال مردن ندارم. صرفن خواستم یه پول قلنبه یه جایی باشه هر وقت بچه هام پر رو بازی در آوردن پاهام رو بندازم رو هم، صدام رو کلفت کنم یه دست بکشم کف کله ام -که یحتمل تا اون موقع شده مثل کله ی محسن و فابین بارتز- بعد به با پوزخند به بچه هام بگم: "از ارث محرومتون می کنم نمک نشناسا" :-)))))

اینو باید از دوستان بپرسی
اتفاقا یکی از بیمه های من همینجوریه
دو تا قسط در سال
اما یه بیمه خوب هم هست راست کار خودت
خواستی بگو معرفی کنم

خورشید شنبه 6 دی‌ماه سال 1393 ساعت 11:07

نگین از این حرفا..
شما باید صدسال بعد صد سالگی نوه ی مانی هم زنده باشی.

نگین تو رو خدا شنبه ی آدم خراب میشه.

چشم

خورشید شنبه 6 دی‌ماه سال 1393 ساعت 11:11



وای آقای جعفری نژاد فوق العاده س..

رضوان سادات شنبه 6 دی‌ماه سال 1393 ساعت 18:00 http://zs5664.blogsky.com/

سلام
پس بالاخره نی نی کوچولو پسر شد،ایشالا به سلامتی به دنیا بیاد!!
من دو تا بیمه عمر دارم که هرذوش به اسم خودمه و ذینفعش همسرمه،و اصن ازین قضیه خوشحال نیستم،چون در صورت مردن من اون یه عالمه پول از بیمه میگیره اما خدای نکرده در صورت وفات همسری من هیچ بیمه ای ندارم که ازش استفاده کنم،بعضی از مردام زرنگنا اینجوری کاسبی میکنن!!!
به قول یه همکار بیمه ایم که میگفت:تو میمیری شوهرت میره از بیمه پول میگیره باهاش یه ماشین شیک میخره و پشت ماشین مینویسه:به یاد همسرم!!!

فرشته شنبه 6 دی‌ماه سال 1393 ساعت 21:37

بیخود کردی میخوای بمیری...
بیمه ی عمر خوبه...ما هم تولد یکسالگی علیرضا براش باز کردیم و البته واسه خودمون هم...چشم به هم زدیم شد 7 سال...

دخترم ندارم بدم به یکی از پسرات حداقل جفتمون مردیم دوبله ارث ببرن...:دی
بذا ببینم از محمد آبی گرم میشه؟:دی

نینا شنبه 6 دی‌ماه سال 1393 ساعت 22:23

کار بسیار خوبی کردین
دست دوستای بیمه ای تون درد نکنه
ولی چرا بیمه عمرو فقط تو‌مرگ‌مبینید
چرا ازش یه تابوت درست میکنید؟
اگه بخوایید همه نوع تغیرات رو بیمه نامه قابل اجراهست در ابتدای سال بیمه ای بیمه نامتون

پروین سه‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1393 ساعت 07:45

خیلی کار خوبی کردی
حتی اگر هر ماه مبلغ خیلی کمی هم براشون بذاری کنار، میدونی موقع بزرگی اشون چقدر میشه
خیلی خیلی کار خوبی کردی
الهی سالیان سال سایه ات روی سرشون باشه. ولی حتی اگر از منظر مرگ هم به این مساله نگاه کنیم، آرامش خاطری که اینکار به آدم میده خیلی خوبه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد