نامه هایی به ( باران )

نامه هایی به ( باران )

اینجا برای پسرهایم می نویسم
نامه هایی به ( باران )

نامه هایی به ( باران )

اینجا برای پسرهایم می نویسم

نامه ۷۹ : خیر ببینی بابا یخده اینور تر

سلام عزیزکم

برعکس اینروزها که هدف از بچه دار شدن ادامه نسل هست قدیما مردم از زاد و ولد اهداف دیگه ای هم داشتن . یکیش این بود که از کمک بچه هاشون استفاده کنن . مثلا در جنگ ها یا توی مزرعه از فرزندانشون مثل یک سرباز یا کارگر استفاده بکنن .

هنوز هم قدیمیا میگن که میخواستم بچه بزرگ کنم عصای دستم باشه . یعنی در قبال بدنیا اوردن و تربیت بچه هاشون انتظاراتی از اونا داشتن

اما اینروزا داستان برعکسه . یعنی بچه ها تا وقتی بزرگ میشن و حتی بعدها که خیلی بزرگتر میشن و تشکیل زندگی میدن و بچه دار میشن بازم به پدر و مادر وابسته هستن و نه تنها کمکی نمیکنن و فایده ای نمیرسونن تازه انتظار کمک و حمایت هم دارن .

آره بابا جون ما به هزار امید و آرزو شما رو بدنیا اوردیم که کمک حالمون باشی . 

اما بدون شوخی داشتم فکر می کردم که من از تو به عنوان یه پسر چه انتظاری دارم ؟ 

هرچی فکر کردم به نتیجه ای نرسیدم جز اینکه غروبا که خسته و کوفته میام خونه داد بزنم : بابایی بیا پشت منو لگد کن . بعدش دراز بکشم و تو با پاهای کوچولوت بیای و پشتم رو مشت و مال بدی . 

آی که چه حالی میده ... 

نظرات 3 + ارسال نظر
سمیرا شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:46

داستان اینروزا که بچه ها بعد از تشکیل زندگی هنوز وابسته بزرگترها هستن به بزرگترهاشون برمیگرده!
من به شخصه از بچه هام خیلی کارها را میخوام که انجام بدن ،اگر هم موردی به آنها گفته میشه صرفا جهت مسئولیت پذیر شدن آنها و مستقل شدن و عدم وابستگی در آینده است.ولی متاسفانه بچه هامون تصور میکنن ما از آنها توقع وانتظار کمک داریم!

شاعرشنیدنی ست شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:11 http://kha2ne-sher.persianblog.ir/

چه با حال!فکرشم با مزه ست حال میده

خودم یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:47

دس شما درد نکنه
خووووووو اقا جونم برو یه ماساژور بخر دیگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد