نامه هایی به ( باران )

نامه هایی به ( باران )

اینجا برای پسرهایم می نویسم
نامه هایی به ( باران )

نامه هایی به ( باران )

اینجا برای پسرهایم می نویسم

نامه ۶۴ : یکی بود

سلام پسرم 

امروز غروب مامانت سونوگرافی داره ... 

هیچ وقت اونروز رو فراموش نمیکنم که اولین سونوگرافی بود و تو اندازه یک نخودچی کوچولو بودی که داشت میطپید . حالا خیلی از اونروز گذشته و تو ماشالا واسه خودت مردی شدی . دست و پا درآوردی . لب و دهن داری . یه کله گرد و یه شکم قلمبه داری . دقیقا به همین سرعت روزها و هفته ها میان و میرن و تو بدنیا میای و بزرگ میشی و یروز به خودمون میایم و میبینیم گل پسر داره میره مدرسه . گل پسر داره میره دانشگاه میره سربازی ازدواج میکنه ووووو  

روزایی که با مامانت میریم دکتر یه حس و حال عجیب و غریب دارم . وقتی صدای قلبتو میشنوم قلبم تندتر میزنه و وقتی تصویرت رو می بینم بی اختیار دلم میلرزه و اشکم در میاد . 

میدونی چرا انقدر برای من عزیزی و چرا انقدر دوستت دارم ؟

آخه پسرم 

توی دنیای به این بزرگی و عظمت با این همه موجود زنده کوچیک و بزرگ و خوب و بد 

برای من تو با همه اون موجودات یه تفاوت بزرگ داری .  

(آخه پسرم تو تنها موجود این دنیا هستی که اگر من نبودم تو هم هیچ وقت نبودی )

اینی که گفتم منت نبود پسرم تشکر بود

چون تو معنی و نتیجه بودن من هستی

 

نظرات 7 + ارسال نظر
بهار چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:34

یه نفر ثمره بودن ادم باشه چقدر تعبیر قشنگی بود
تا حالا اینجوری به قضیه نگاه نکرده بودم

مرسی از لطفتون

ژولیت چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:18 http://migrenism.blogsky.com

روزهای تکوین جنین از حالت نخودچی به حالتی که یه کله ی گنده و دو تا دست کوچولو پیدا می کنه شبیه معجزه اس. فوق العاده اس.
با این توصیفات قشنگ و این نتیجه گیری ها زیبا دلم خواست مادر بشم!!!
امضا: یک جنین شناس

اینشالا چرا که نه ؟

عموی بچه چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 16:02 http://www.atre-zendegi.blogsky.com

سلام
خوش به حالت که امروز میبینیش.سلام ما رو هم برسون
واقعا حس عجیبیه.تا آدم تجربه اش نکنه متوجه نمیشه
خوشحالم که این حس رو هم داریم با هم تجربه میکنیم

منم خوشحالم عمو جان

یه مریم جدید چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 16:33 http://newmaryam.blogsky.com

چه نگاه لطیفی ...

متشکرم

خودم پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:39

پدر شوهر جان خیلی جالب از احساست گفتی

حالا بدنیا میاد فوری نفرستینش سربازی
من طاقت ندارم دوریشو

زهره پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 13:32

هنوز کلی تجربه های شیرین تر برای شما و خانمتون در راهه.راستی نی نی سایتو حتما میشناسید؛ولی یه سایت انگلیسی هست که اگه عضوش بشید هرهفته ای میل میفرسته براتون؛از دوران حاملگی تا حدود مدرسه رفتن نی نی.برای من که خیلی مفید و کاربردیه.آدرسشو‏ براتون میذارم
Babycentre.co.uk

مرسی از معرفی سایت
حتما میخونم

خانمی پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 20:02 http://monastories.blogfa.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد