نامه هایی به ( باران )

نامه هایی به ( باران )

اینجا برای پسرهایم می نویسم
نامه هایی به ( باران )

نامه هایی به ( باران )

اینجا برای پسرهایم می نویسم

نامه ۵۸ : دوراهی از هر طرف تلخ و سیاه

سلام گل پسرم  

داشتم نامه قبل را می خوندم  اونجایی که در مورد سونوگرافی گفتم . 

خانوم دکتر میگفت : این سونوگرافی برای بازدید دقیق اعضای بدن و اندام های توئه پسرم . 

شمردن تعداد انگشتها که زیاد و کم نباشند و حتی بازدید صورت و لبها که نواقصی مثل لب شکری وجود نداشته باشه . اولش فکر میکردم که این هم یک آزمایشه ولی بعد متوجه شدم که صرفا یک تجربه لذتبخش برای پدرو مادره که صورت کودکشون رو از نزدیک ببینند . 

نمیدونم این آزمایش از نظر علمی چه فائده ای داره . خدای نکرده اگر تو مشکلی داشته باشی مثلا ۶ تا انگشت داشته باشی یا لب شکری باشی چه فرقی میکنه ؟ 

مگه قانون اجازه میده که تو رو از بدنیا اومدن محروم کنیم . و به فرض هم که اجازه بده مگه من اجازه میدم که تو نیست بشی گل پسر ؟ 

خیلی راحته که من اینجا شعار بدم که نمیذارم و اجازه نمیدم فرزندم با وجود هر عیب و ایرادی از بین بره و باید بدنیا بیاد . ولی واقعیت خیلی تلخه و انتخاب خیلی سخت   

شاید من بگم من لبای شکری پسر گلم رو دوست دارم و می بوسمشون و اجازه نمیدم بخاطر همچین عیبی از زندگی محروم بشه ولی آیا خود بچه هم راضی هست ؟

افراد زیادی رو میشناسم که به خاطر معلولیت تموم عمر آرزوی مرگ کردن و زجر کشیدن و نفرین کردن به پدر و مادری که بوجودشون آوردن  

واقعا چه صبری دارند پدر و مادرهایی که بچه های معلول دارند . به خاطر پیشرفت علم امکان تشخیص و پیش بینی خیلی مریضی ها قبل از بدنیا اومدن وجود داره و قانون هم تا یه زمانی و در موارد خاص اجازه سقط رو به والدین میده اما چقدر تصمیم گیری درباره زندگی یا مرگ یک موجود کار سخت و مشکلیه و اگر این موجود فرزند خودتون باشه هزار برابر سخت تره 

برای سلامتی تو دعا میکنم و امیدوارم هیچ وقت رنج و درد جسمی و روحی اذیتت نکنه  

  

 

پی نوشت : معمولا مریضیا اسمهای ناجوری دارند و با شنیدنشون  احساس بدی به آدم دست میده . اما لب شکری با اینکه بیماری بدیه اما اسم قشنگی داره . لبهای شکری آدم رو به بوسیدن تشویق میکنن . حیف که وزارت بهداشت هم صاحاب نداره وگرنه یک تحصن اعتراض آمیز می کردیم که اسم این مریضی رو عوض بکنند و اسمی براش بذارن که کمتر تحریک کننده باشه . 

مگه ما چیمون از ملت شهید پرور کمتره ؟  

  

 

 

 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
نسترن دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:57 http://nastaran-amoozegar.blogsky.com

زینب حمیدی دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 14:14 http://myn0te.blogsky.com/

الهی که نی نی کوچولوتون تنش سلامت باشه ... عمر نوح نبی رو داشته باشه و زیبایی ِ یوسف پیامبر ! :-)

راجع به لب شکری هم خب ... شاید اونایی که لباشون شکریه ... اگه اسم این نقصشون یه چیز دیگه بود ... مثلاً یه اسم زشت داشت ! دلشون بیشتر می گرفت و می شکست ... خوبه که اسمش همینه ... اینجوری شاید تحمل این تفاوت ظاهری براشون آسون تر باشه ...

درست میگید . اصلا خیلی هم اسم خوبیه

طـ ـودی دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 16:39 http://b-namoneshon.blogsky.com/

ایشا.. که گل پسر شیطون و وروجکتون صحیح و سالم و تندرسته و کنار پدر و مادر مهربونش زندگی خوبی خواهد داشت

اینشالا . مرسی از لطفتون

مریم انصاری دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 21:15

خب به جای «لب شکری»، از این به بعد بگیم «نوشین لب» چطوره؟

نوشین لب ؟

بهار سه‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 07:45 http://naranjotoranj.blogfa.com

آقای پدر!
دقت کردین هر وقت می خواید از نقص و بیماری و اینجور چیزا بگین (البته دور از جون) از شمردن انگشت های دست و پا و لب شکری می گین؟
به چیزای خوب فکر کنید آقا!


مثلا همون مدال های طلا و مسابقات رباتیک و اینا!!!!

چشم به چیزهای خوب فکر می کنیم

خانمی سه‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:33 http://monastories.blogfa.com

خوبه حالا لب قندی و شکلاتی نزاشتن مگه نه آقای پدر چی میگفتین خدا میدونه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد