نامه هایی به ( باران )

نامه هایی به ( باران )

اینجا برای پسرهایم می نویسم
نامه هایی به ( باران )

نامه هایی به ( باران )

اینجا برای پسرهایم می نویسم

نامه ۳۶ : نابرده رنج

سلام لیمو جان ! 

 

داشتم فکر میکردم که وقتی ما کوچک بودیم خیلی چیزها نداشتیم . یعنی دوست داشتیم خیلی چیزها داشته باشیم ولی یا پولش را نداشتیم یا روی گفتنش به پدر و مادرمان را  

 

داشتم فکر می کردم که اگر ما همه چیز داشتیم شاید خیلی چیزهایی را که الان داریم نداشتیم  

 

میدونم کمی گیج کننده شد . بذار اینطوری بگم که کمبودها همیشه باعث ایجاد عقده نمیشه و گاهی اوقات باعث میشه تو قدر همون چیزهایی رو که داری بیشتر بدونی و برای بدست آوردن اون چیزایی که نداری تلاش بکنی و یا اینکه در خیال و تصورت به رزوهات فکر کنی ... 

 

اگر هر چیزی که بخوای برات حاضر باشه  فرصت تلاش و تخیل رو از دست میدی ... 

 

میدونی عزیزم ؟ وقتی تو بدنیا بیای من نمیتونم هرچی که بخوای برات تهیه بکنم و شاید عمدا بعضی چیزهایی رو که توان خریدنش رو دارم هم برات نخرم . 

تو باید بدونی که اولا هیچکس تو دنیا نیست که به هرچی بخواد برسه  

و دوما اینکه برای بدست آوردن بعضی چیزها خودت باید تلاش بکنی 

چون فقط اینطوری میتونی از داشتنشون لذت ببری ... 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
شیوا دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:26 http://shiva1368.blogsky.com

الان بجه تون چند ماهشه ؟

[ بدون نام ] دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:28

دانیال به شیوا :
سه ماهش تموم شده

دخترک یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 04:47

سلام :)

بچه هایی که همیشه همه چی براشون آماده ست لوس بار میاند یا راحت طلب.

به نظرم اینا تو سختی ها و پستی بلندی ها آماده نیستند، افسرده می شند و کم میارند زود شاید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد